فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک
فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک

"روز پرستار و روز مهندس بر شما مهندسین مبارک باد"

دوستان ..........مهندسم   (شما که پرستار علم و دانشید) 

 

میلادپرشکوه اسوه صبرو ایثارو بهترین نماد بهترین شیرزنان عالم حضرت زینب س و روز پرستار بر عالمیان مبارکباد

 

 "روز مهندس بر شما مهندسین این ترم و اون ترم مبارک باد"   

بدان مزیت خود نسبت به سایر مهندسین ببالید 

 

شما نسبت به دیگر مهندسین والاترید  

چوووون  

"اول تکنسین بودید بعد مهندس شدید (هر دو دید فنی در شما وجود دارد)   

 انشالله تکنسینانه به مشکلات بنگرید و مهندسانه از بهترین راه استفاده کنید و موضوع را بسهولت به انجام برسانید. 

 

یادآوری همیشه اولین راه بهترین راه نیست با کمی اندیشه بهتر و صبر متفکرانه به راه های زیباتر(که شمارا درآن نشان میدهد) خواهیدرسید 

  

 

حل یک مشکل البته بلطف خدا : 

 

  مدیراجرایی بودم...مهندس ارشدمون گفتند کلی کاغذو مجله داشتیم که چون حجمش از 1تن کمتر بود کسی نمیخرید   

 

گفتم من میفروشمش ...با چند جای مختلف تماس گرفتم ...همه گفتند کمتر از یک تن نمی ارزه بیایم... 

 

گفتم یک تن هست حتی بیشتر ...به هرصورتی بود راضی شدند که بیایند  

 

به مدیرارشدمون گفتم که تونستم راضیشون کنم که بیاین ... 

 

باورش نمیشد ...گفت نکنه فریبشون دادی که اومدند...؟؟ 

 

گفتم نه دروغ گفتم نه فریب ... 

 

گفت پس چطور آمدند!!!!!! 

 

گفتم وزن کردم ... 

 

گفت چطور مگر ترازو داشتی ... !!!!؟؟؟؟؟؟

 

گفتم چون بیشتر بار مجله مشابه(ابعاد طول و عرض و جنس کاغذ)بود 10تاشو وزن کردم با ترازو بقالی بعد با خطکش  ضخامت 10تا مجله رو حساب کردم  

بعد  

کل مجله ها تا سقف و با متر اندازه گرفتم وزنش دراومد 

 

گفت دقیق تر اینه که طول * عرض کنید * ارتفاع بعد هم همونکاری که متر کردی  

 

حال بنظر شما کدوم راه سریعتر و دقیق تر بود...؟؟ 

 

بعدرئیسمون که دکترای مهندسی مخابرات بود  

 

گفت :به نیروهات بگو بیایند از 3طبقه مجلات را بسته بندی کنند و ببرند بندازد در وانت ...بعد رفت جلسه 

 

ازاونجا که باید خودمونو جای دیگران قرار بدیم تا حواشی و فشار کار را حس کنیم  

 

پیش خودم گفتم خب این همه مجله و 3طبقه اینا ببرند که پا و کمرشون درد میگیره  

 

البته اونها از ترس مدیره حاضر بودند سینه خیز ببرند  

 

گفتم اینجاباید از مهندسی جهت رفاه و آسایش همنوعان استفاده کنم  

 

گفتم خب داشته هامون چیست 

 

مجلات در پشت بام است ... بهتر است از این گزینه استفاده کرد 

 

از طرفی مدیرمون به بیشتر قرارگرفتن مجلات اهمیت میداد 

 

در فضای پشت بام گشتم تا ببینم چه وسایلی موجود است 

دیدم یک فولی موتور کولر است و یک آهن آببند شیر ورودی کولر   

 

آهنو از داخل فولی رد کردم که بصورت یک قرقره و در مابین نرده ها قراردادم  

 

و از طناب پلاستیکی بلندی که داشتیم سرسیم یک میخ خم کردم که حالت قلاب شد  

و 

بسته های مجلات را درقلاب قراردادیم  

 

و حساب کردم با این وزن اگر باسرعت به سمت  پیاده رو برود احتمال پاره شدن طناب است  

 

و با یک بار اندازه گیری طناب تا زمین  

 

طوری تنظیم شد که مقدار بیشتر فشار سنگینی مجلات را  اول زمین  گرفته و بعد طناب حمایت کند  

 

وقتی که دکتر از جلسه برگشت و ساخت و عملکرد این قرقره با وسایل موجود را دید از این خلاقیت آنچنان میخندیدو شاد بود که همه از خندش خوشحال شدند(آخه آدم سختگیر و ...) 

 

بعد که  رفت گفتم به راننده بگو عقب وانت و ببره تو پارکینگ تا نیومده همرو از بالا پرت کنید تو بار وانت  

 

که در عرض 5 دقیقه همرو بار زدیم و  

 

گفت این که یک تن نشد 

 

 گفتم صبر کن  الان میشه  

 

زنگ زدم بقیه واحد ها گفتم کاغذای اضافیتونو بگید کجا ماشین بیاد  

 

دوستان سرتونو درد آوردم  

 

شد نزدیک 2 تن  

 

و اینکار با کمترین زحمت تموم شد 

 

البته بماند که روسا بابت این همه کاغذ که بیش از 10 سال مونده بود و جا تنگ کرده بود هیچ تشکر یاپاداشی در نظر نگرفتند(مخالف نظر سیاسیشون بودم)

  

ولی لذت این محاسبات و اجراثمر بخش آن از همه این حرفا بیشتر بود و در یک جای پژوهشی ،ما رو بعنوان خلاق و مخترع میشناسند  

 

نباید فراموش کرد و یادآور باشیم این مسائل جز لطف و یاری خدا نبوده و نیست  

 

و شاید بخاطر این باشد که خاستم باری از دوش دیگران کم کنم ..انشالله

 

راستی  

یک دزدگیر درست کردم که به مالک خودرو زنگ میزنه ...برای خونه ،ماشین ، هرجا قابل نصب و جابجاییه  توان اینو داره به همه تماس بگیره

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد