از فناوری های خلاقانه در 8سال دفاع

سلام به دوستان و نه بد اندیشان  

حاج قاسم که برادر دوشهید احمد و محمود مقیسه که خود و دیگر برادر و همچنین پدرش در یک زمان در جبهه بودند (یعنی 5مرد خانه ) 

تعریف میکرد... 

ما در دفاع از کشور سلاحی نداشتیم و با دست خالی و اسلحه های قدیمی مثل برنو  و ام یک و همچنین چوب و سنگ و کلوخ در خرمشهر وآبادان دفاع میکردیم و توانستیم آبادان را از سقوط حتمی به خواست خدا نجات دهیم  

اما دشمن تا دندان مسلح از سلاح های روز برخوردار بود تک تیراندازهای دشمن با فاصله کمتر از 100 متر رزمنده ها را تک به تک میلازدند 

و چون میدانستندما سلاحی نداریم  براحتی بر روی خاک ریز نشسته و هدف میگرفتند  

بچه های باهوش و خوش فکر و فنی وقتی دیدند که کاری از پیش نمیرود  

خلاقیت بخرج دادند و با باطری قلمی و نخ چیزی وسیله ای  درست کردند که صدای تیر اسلحه تک تیرانداز میداد 

و عراقی ها وقتی این صدا را میشنویدند از رو به پشت  خاکریز مخفی میشدند  

و این امر موجب شد تا تلفات کمی میدادند 

پرسیدم اینکه دنیا با ایران میجنگید برای خاک بود یا چیز دیگری

نمیدانم چرا اشک در چشمش حلقه زد و گفت

گفت همین را بگویم ما در اسرای عراقی زن فرانسوی داشتیم

 در جای دیگر حسین خوانساری برادر شهید حسن خوانساری که از فرماندهان  داوطلب بی نام دفاع مقدس بود گفت وقتی دیدم موشک های دشمن از راه دور کنترل میشود به بچه ها گفتم بیل بردارید و برید رو خاکریز موشک را دیدید با بیل بزنید به آنتن پشتش تا ارتباط رادیویش قطع بشه و این همه کشته بچه ها کشته نشند  

ازبرادر شهید مسعود(علی)سروش ( اولین مهندس کامپیوتر) در تهران دانشگاه شهید بهشتی )  که خود رزمنده بود پرسیدم چرا باید به سوریه کمک کرد 

گفتم ایا این کار فردی یا انسانی یا اجتماعی یا شرعی است  

گفت شرعی است که که همه آنها را تحت پوشش دارد  

چطور زمانی که جنگ شد و همه دنیا با ما میجنگیدند تنها کشوری که به ما کمک کرد سوریه بود  

گفت میدانید چرا رنگ پرچم سوریه و عراق یکی است  

چون در زمان قبل جنگ ایران بشار اسد با صدام هم پیمان بود و میخواستند اتحاد مقاومت بسازند 

پس از جنگ عراق بشار اسد پیمان را لغو کرد و به صدام گفت که این از عهد اتحاد مقاومت خارج است و شروع به کمک به ایران کرد  

و اگر امثال شهید تهرانی مقدم را در سوریه آموزش نمیداد ...معلوم نبود چه اتفاقی برای ایران می افتاد 

وقتی که مردم سوریه به مردم بی دفاع ما کمک کردند ...حال نوبت ماست که به ایشان که مظلوم و بی دفاع هستند کمک کنیم  

........................ 

فقط  بدانیم که جنگ برای خانواده شهدا و مخصوصا ایثارگران ادامه دارد وهنوز با زخم های این دفاع مظلومانه دست به گریبانند... در اعمالمان و انتخاب افراد شایسته دقت کنیم 

استاد شهید علی سروش ، فرمانده سپاه که با بسیجی و داوطلب به دیار الی لله شتافتی شاید از پیکر تکه تکه شده ات فقط یک پا به نماد ایستادگی بازگشت و همسرت را که خواهر شهید وحید بود به برادرت سپردی  

از لرزش صدای و بغض اشک فرو برده همسرت دانستم که راه و یادت توسط فرزندان صالحش باقی و جاوید خواهد ماند.