دلنامه و خاطرات زیارت( مقدسات اعم از مکه ،عتبات عالیات،جمکران،قبور صالحان و شهداو...)

میروم تاروی ماه مهدی دوران ببینم

با عرض سلام و ادب و درخواست حلالیت از محضر همه دوستان

بلطف ^خدا و عنایت^{آل الله} شرف حضور به حجازپیدا کردم که انشالله قسمت همه شما عزیزان بشود

دیدم کوله بارم _سبک است از ^خوبیها و ^سنگین است از _کاستی هایم ...

از این رو گفتم حداقل حامل خوبیهای و دعاهای خیر شما خوبان باشم و کاستی هایم را با این مهم جایگزین کنم

بهمین منظور منت دارم که حامل حاجات و دلنامه شما عزیزانم باشم

همچنین جهت شهد طبع دیگر دوستان خاطرات خود را در قسمت نظرات ارسال نمایید تا به همگان برسد. باتشکر

دعایم کنید سخت محتاجم

امیر 1392/12/10 ساعت 15:06

نظرات 2 + ارسال نظر

دوست

1392/12/11 ساعت 11:48

امیر جان ما که تا حدودی مطلب و بجای اخبار خوندیم
انشالا کجا؟
ولی خداایش چه ربطی به قسمت اخبار داره که تو قسمت اخبار گذاشتید
آقای بداغ آبادی ممنونیم از زحماتی که میکشی ولی بد نیست رسیدگی کنی

مشهد زمان جنگ

1392/12/09 ساعت 00:52

یادش بخیر تازه قطعامه رو امضا کردند موشک بارون صدام کافر بهمت رزمندگان به پایان رسیده شد
باقطار راهی شدیم..مردم اون موقع خیلی همدل بودند کسی کوپه مستقل نمیگرفت از جمله بابای خودم که کوپه 6 نفره رو با 4 نفرسهیم شد
شاید فکر کنید فداکاریو از این برنامه ها ...درصورتیکه رسم اون موقع همدلی بود
دلیل برمدعایم این بود همه مردا شبا تو راهروی قطار میخابیدند دراز به دراز و روزا همونجا وایساده بودند و خانوما هم تو کوپه ها...
به مشهر رسیدیم هتلا همه پر حتا نمازخونشونم پر کرده بودن
جا گیرنیومد تا که همه رفتند کنار دیوار صحن مقدس ردیف به ردیف خوابیده بودند ماهم بهشون ملحق شدیم
جالب اینجا بود که مثل یه خانواده بزرگ از همه جای کشور و حتا خارج کشور مردم باهم یکدست بودند همدیگرو دعوت میکردند به سفره هم یا وسایلاشون مثل گاز و ... در اختیار هم میذاشتن ..

یادش بخیر دورانی بود سخت اما شیرین

ماشالله یعنی 10 نفر یه کوپه گرفتند!!!!!!!!!؟؟؟؟؟ اره والا اون دوران هرچی هم بد بود این همدلی مردم خوب بود

تجسم کنیم اگر تو این شرایط بودیم چه کار باید میکردیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)

نام

ایمیل

آدرس وبسایت