فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک
فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک

خواب می دیدم شب مرگ من است

 

 خواب می دیدم شب مرگ من است

فصل پاییز گل و برگ من است

غسل کردند و کفن پوشاندنم

درمیان قبر خود خواباندنم

زیر تل خاک ناپیدا شدم

همرهان رفتند و من تنها شدم

از نهیب ترس اعضایم گرفت

لرزه از وحشت سراپایم گرفت

بعد چندی باز شد چشم ترم

دو ملک بودند بالای سرم

آن یکی با قهر سرکش آمده

این یکی باگرز آتش آمده

آن یکی می گفت از ربت بگو

این یکی میگفت اعمال تو کو

باخودم گفتم عذابم می کنند

از شرار خشم آبم می کنند

وای بر من قلب من را می درند

عنقریبم سوی آتش می برند

زیر لب گفتم به آوایی حزین

پس کجایی یا امیرالمومنین

ناگهان نوری به قلبم چیره شد

چشم های خیره ی من خیره شد

آمد آقایی که یکسر نور بود

قبر من از نور کوه طور بود

گفت با اذن حق امدادش کنید

با تولای من آزادش کنید 

گرچه دور از انتظارم بوده است

لیک عمری ریزه خوارم بوده است

سالها در هیئت من گریه کرد

بارها برغربت من گریه کرد

در عزای همسرم فریاد زد

لطمه ها بر خود از آن بیداد زد

اینک این بند کفن را وا کنید

تا پلاک عشق او پیدا کنید 

یک کبودی هست روی سینه اش

حاکی از درد و غم دیرینه اش

از اوان کودکی با شور و شین

سینه زن فریاد می زد یا حسین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد