دفاع مقدس و مقاومت روستای انگوران در مقابل زمین خواران

شکار لحظه های تکرار ناشدنی 

 جاتون خالی رفتیم جاده چالوس برنامه یادبود شهدا فکردیم لب جادست و میریم و هم فال هم تماشا

اما ورودی دزبن رسیدیم گفتند باید یکساعت بریم تازه برسیم به مسجدش

با ماشین راه افتادیم بعد جاده اسفالت که از پیچ و خم زیادی طی کردم تازه رسیدیم به جاده خاکی

راه را طی کردیم که تا به امامزاده درحال ساخت بنا رسیدیم ..

پرس و جو کردیم گفتند از اینجا بایستی 1ساعت برید تا به روستا برسیم

پسرعموی شهید گفت باید سینه کش کوه و تخته برید تا به راه برسی گفت منم دارم میام

راه افتادیم

اما بخاطر عدم شناخت راه و چاله های زیاد مجبورشدیم برگردیم و ماشین را در اول راه پارک کنیم

گفتیم فوقش پیاده میریم

بهرحال لب جاده ایستادیم

از اونجا که برنامه میزبان شهدا بودند خیالم راحت بود

یک وانت مزدا دوکابین امد و دوتاصندلی عقب جا داشت

شاید باورتون نشه اما راننده اصلا راضی نبود ما سوار بشیم اما نمیدونست چی مجبورش کرده و حی تو ماشین غر میزد

که کف ماشین چسبیده به زمینو فشارزیادو ال و بل

چندین بارم ایستاد که از طبیعت لذت ببریم

حتا رفت بالای بوته روی دره برامون گوجه سبز کوهی کند که جاتون خالی حسابی ترش و خوشمزه بود

تا رسیدیم به آبشار جالب و هم دست و صورتو شستیم هم از چشمه زلالش سیراب شدیم (برا رژیم غذایی عالیه)

چنتاعکسم انداختیمو راهی شدیم

سرتونو درد نیارم........

بنقل از برادر دومی شهید و چنتا از روستاییا

در زمان بعضیا که موافق زمین خواری در زمان خودشون بودند

خواستند زمین های مجاور را تصرف و به ساخت و ساز بپردازند

بابصیرت اهل روستا (بخاطر وجود 11شهید) باوجودعوامل زمین خواران که با چماغ به این مردم حمله کرده بودند زن و مرد یک صدا جلوی انها را گرفتند

تاجایی که یکی پس از دیگری جلوی بولدوزر خوابیدند

زمین خواران که دیدند از پس اهالی بر نمیایند

حق به جانب رفتند از این اهالی شکایت کردند

کار به جایی رسیده که بعد از چندین سال هنوز نتوانستند

جلوی دفاع مقدس اهالی روستا ایستادگی کنند

همه ساله به یاد داشت شهیدان برنامه ای مفصل و جامع برگزار میشود

و حدودا بیش از 1500 غذا تهیه و عرضه میشود

منو دوستم مجید که حس کردیم یک تکه از بهشته

جای همتون سبز و پرگل

ایشالله قسمتتون بشه