فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک
فناوری برای فناوری

فناوری برای فناوری

با آرزوی گسترش انفورماتیک

افضل الشهداایرون

 ویرایش :روز عید قربان94

کل انداختن بین بچه ها همیشه بوده و هست

از فوتبال و بچه فلان محلی و تو هر تخصصی هم هست رایانه که نگووو بچه تو قنداق دستش پی اس پی طوری کل میزنه که روبرتوکالوس اب روغن هنگ میکنه

این داستان ما هم در جاهای مختلف داشتیم

کلا هر جا بودیم طرف مقابلمون دنبال خابوندن کل نگفتمون بود (خدایا این چه بساطیه بندهات دارند)

از خدمت گرفته که شهرستانیا داستان داشتند که داستانش جالبه

تا 2سال پیش که حج مشرف شدیم تا با این ملخ خورا

ظاهرا این داستان تو جبهه ها هم بوده و کل کل فراگیر بوده

ازکل کل جهون گرفته با بچه های ایرون اونم تو اسارت ...که 10 هیچ بنفع ازادگان شد

تا خود بچه در منطقه

اون موقع هم تیپای مختلف مد بود

از بس شاه زحمت کشید و مردم درتنگنا نبودند

تیپ ترو تمیز انکادرشده نبود یا خیلی کم بود

تیپ هابین مجید سوزوکی فیلم اخراجی ها(نه شهیدمجیدخدمت) تا ارتشی های منضبط  بود

از صدقه سری شاه تیپ لوتی گری و داش مشتی هم بود

نمیدونم چرا بچه شهرستانیا حی دوست دارند بزنند زیر گریه و مناجات اشک آلود

البته فکرکنم چون بیشتریا سر زمین منتظر رحمت الهی و ... بودند اینطورند

اما امان از بچه تهرون

بگذریم

که یکی از بچه های بلا ی شمرون میگفت کل افتاد بین بچه های تهرون و شهرستون که شهدای ما چنین بودند و چنانکه

کل بالا گرفت و احتمال کل جوششی میرفت

بچه های شمرونم که تو انقلاب با گروهک ها دست و پنجه نرم کرده بودند و کلی پوزشو بخاک مالیده بودند و در فهم مسائل سیاسی یدطولایی داشتند

و بقول فرماندهان هرکسی نمیتونست ایشان را در جنگ مدیریت کندچون همشون مسئولیتهای بالایی داشتند

این موضوع قابل اغماض نیست چون اگر پاییتخت در شهرستانها بود بیشک منطقه که سازمانهای دولتی در ان قرار داشت از درک سیاسی بالاتری برخوردار میشدند

بگذریم

کل کل بالا گرفت بین تهرونیا و شهرستونیا(البته تعبیر بدنکنیدداشتند فضایل شهداشونو به رخ هم کشیدند)

""""""""""""""""""

که ممد در حین رد شدند از کنارشون با اون شکل تپل و یقه باز و تسبیح دور شصتش و لحن لوتی منش

یه حدیث بنقل از خودش گفت :::::::::::::::::::::::::::::::::

شهدای ایرون افضل شهدای جهون

شهدای تهرون افضل الشهدای ایرون

و شهدای شمرون ما افضل الشهدای تهرون

یعنی :

شهدای ایرون میتونستند عشق و حال و بد مستی کنند نسبت به جهان  اما پشت پا زدند و رفتند نزد خدا

شهدای تهرون بهترین امکانات و داشتندنسبت به برو بچ شهرستون اما پشت پا زدندو رفتند نزد خدا

شهدای شمرون که با بهترین آب و هوا و ته امکانات نسبت به بچه های تهرون اما پشت پا زدندو رفتند نزد خدا

نشونشم اینه که بچه تهرون و باباشون براشون دوچرخه یا موتور میخریدند که نروند جبهه

اما بچه های شمرون باباشون براشون بنز و بی ان و میخریدند که نروند جبهه

این کجا و آن کجا

که کلا قائله جم شد و همه کف کردند و هیچی برا گفتند نداشتند

البته یادمون نره .....

خدا عزت و به بها میده نه بهانه

همین پسر بلا میگفت تا موقعی که فیلم اخراجی ها درست نشد

ما جرات نداشتیم بگیم بخدا جبهه انقدی که میخندیدیم گریه نمیکردیم

گفت ما که همش تو چادرمون بگو بخند بود

گفت یکی از بچه ها خواست تو قبرخوابیدن ونمازشبو امتحان کنه

نصفه شب پاشد نماز بخونه

رفت دید آب خیلی سرده

یه پتو هم با خودش برد دید نه خیلی سخته

بعد گفت خدا بیخیال ماروهمینجوری بطلب

و فرداش شروع کردند به همین بزله گویی و خوش و وش

یااون یکی گفت موقع اعزام بود ما هم کلی شیطونی میکردیم و مگه میشه به این سادگی اروم بشیم و محجوب

تو قایق بودند اماده جهت اعزام عملیات یهو بچه ها گفتند بیاین ذکر بگیم

دودسته شدند سینه زنان

یه دسته گف

ماهی قشنگ و زیبا میریم بسوی دریا

دسته بعدی در جواب گفت

میریم بسوی دریا ماهی قشنگ و زیبا

بعضیا که اهل زیارت عاشورا و نماز شب و گریه زاری بودند به اینا چپ چپ نگاه کردند و

اینا هم که بلا بودند گفتند چیه شما میخاین گریون برید پیش خدا ما میخایم خندون بریم حرفیه؟؟؟

یا اون یکی میگفت داشتیم با اطلاعات عملیات میرفتیم

یهو دیدم تو حال و هوای خودم دارم شعر غیرمجاز میخونم

"دوست دارم میدونی که این کار دل"

یهو دیدم 3دادم

جفت و جورش کردم گفتم

حسین جان

گناه من نیس تقصیر دله حسین جان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد