رفتم مصاحبه منزل شهید
برادرکوچکتر که میگفتند خیلی شوخ و بذله گو ومردمدار بود شهید شده بود..
و
برادر بزرگتر جانباز بود ...وخیلی ناراحت از وضعیت حال حاضر اعم از بی بندوباری و فساد اقتصادی و...
از
رفتن به جبهه در سن دبیرستان با4تا ازدوساش گفت...
که
توشلمچه با 2تاخشاب و ادای 1 لشکرو درآوردند زیر آتش وسیع
.
دچار سردرگمی روزگار شده بود انقدر گله کرد و انقدر مردم آزارش دادنداز اینکه کارشما از عقل و منطق نبوده
و
از احساسات و عقایدتون سو استفاده شده..
و
این حرفهای نابخردانه مردم این عزیز را بجایی کشوند که مشکلات عصبی برای خودش و پسر نخبه اش که در رفتارش حس میشد
.
اول خاستم هیچی نگم و برم..
..
اما دیدم خیلی فشارو داره تحمل میکنه
..
صبرکردم
..
تاجایی که رسید به مقایسه
..
مقایسه ای که معلوم بود اذیت شده
..
مقایسه ایران و ژاپن..
که
اونا بکجا رسیدند چون منطق و دوستی با آمریکارو پیشه کردند...باخاطره هیروشیما
..
کلامشو قطع کردم
گفتم
حاجی فرق کار شماها با ژاپنیا میدونی چیه
..
گفتم میدونی که اوناهم رشادت کردند مثل ما ...حالا بماند که اوناسلاحشون از ما بیشتر بود..
..
گفت چیه.؟
گفتم شاید 1 فرق عمده اونم پیشرفت تکنولوژی باشه
اما
بچه های ما اثبات کردند اگرشرایط برقرارباشه خیلی سریعتر به تکنولوژی میرسند
بگذریم
گفتم اونا تلاش کردند و زیاد کشته دادند مثل ما...
اما
فرقش اینه در ژاپن پایگاه نظامی آمریکاست...وتجاوزاتی که سربلزانشون به مردم دارند گاه و بیگاه خبرسازمیشه
اما
بارشادت وصف ناپذیرشماها
خودمون آقابالاسرخودمونیم ...فایل صوتی
حالا مدیران کم کاری میکنند بماند..
طفلک رفت تو فکر و ازین واقعیت جلو پسرش سربلند شده بود لذت میبرد ...و تا بدرقه ام در اندیشه ای عجیب فرو رفت ...
برا سلامتی این جانباز عزیزمون صلوات